صفحه پانزده
اصلا حوصله ی نوشتن راجع به امروز رو ندارم... همه ش استرس فیزیک داشتم.
پویا هی زنگ می زد و حالم رو می پرسید. تیام هی می گفت بخون می تونی. شیرین و بهناز که حذف کردن... منم بی خیال شدم و گفتم حذفش می کنم اما عصری یادم افتاد که من امتحان آزمایشگاه فیزیک رو دادم. نمی دونم اگه نرم سر جلسه و امتحان ندم ، کلا حذف میشه یا نمره ی آزمایشگاه رو تقسیم بر دو می کنه و من مشروط میشم ؟؟؟
نمی دونم چیکار کنم ؟ بدجوری کلافه و عصبی ام...
حوصله ی هیچکس رو ندارم. حتی خودم...
**********************************************
پ.ن : کاش الان فردا شب بود !!!
روزانههههه، چن وقته به خوندن روزانه های مردم علاقه مند شدم ببینم همه مثه من زندگی می کنن یا من مثه همه.
انسان همچون رودخانه است ، هرچه عميقتر باشد آرام تر و متواضع تر است